-
شادی
پنجشنبه 3 تیر 1389 15:33
چهار چیز مر آزرده را از غم بخرد تن درست و خوی نیک و نام نیک و خرد هر آن که ایزدش این هر چهار روزی کرد سزد که شاد زید جاودان و غم نخورد (رودکی)
-
خداوند
پنجشنبه 3 تیر 1389 12:49
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقی است به ارادت بکشم درد که درمان هم از اوست (سعدی)
-
نیکی
پنجشنبه 3 تیر 1389 12:44
ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا (حافظ)
-
نقاش بزرگ
پنجشنبه 3 تیر 1389 12:41
ابلهی دید شتری به چرا گفت نقشت همه کژ است چرا؟ گفت شتر که اندر این پیکار عیب نقاش می کنی هشدار (سنایی غزنوی)
-
استاد
پنجشنبه 3 تیر 1389 12:36
پادشاهی پسر به مکتب داد لوح سیمینش بر کنار نهاد بر سر لوح او نبشته به زر جور استاد به ز مهر پدر
-
چشم دل
پنجشنبه 3 تیر 1389 11:13
چشم دل باز کن که جان بینی آن چه نادیدنی است آن بینی (هاتف اصفهانی)
-
صبر و ظفر
پنجشنبه 3 تیر 1389 11:10
صبر و ظفر هر دو دوستان قدیم اند بر اثر صبر نوبت ظفر آید
-
اول دفتر
پنجشنبه 3 تیر 1389 10:48
اول دفتر به نام ایزد دانا صانع و پروردگار حی توانا (سعدی)
-
بی مقدمه
پنجشنبه 3 تیر 1389 08:28
وطن ما به جای مادر ماست مادر خویش را نگهبانیم شکر داریم کز طفولیت درس ((حب الوطن))همی خوانیم چون که حب وطن ز ایمان است ما یقینا ز اهل ایمانیم گر رسد دشمنی برای وطن جان دل رایگان بیفشانیم (ایرج میرزا)