-
ولای علی
جمعه 4 تیر 1389 18:21
علی آن شیر خدا شاه عرب الفتی داشته با این دل شب شب ز اسرار علی آگاه است دل شب محرم سر الله است فجر تا سینه ی آفاق شکافت چشم بیدار علی خفته نیافت ناشناسی که به تاریکی شب می برد شام یتیمان عرب عشق بازی که هم آغوش خطر خفت در خوابگه پیغمبر آن دم صبح قیامت تأثیر حلقه ی در شد از او دامن گیر دست در دامن مولا زد در که علی...
-
با بهاری که می رسد از راه
جمعه 4 تیر 1389 18:05
روشن و گرم و زندگی پرداز آسمان ،مثل یک تبسم شد هر چه سرما هر چه دل سردی پر زد آهسته از نظر گم شد *** با نسیمی که زندگی در اوست باز چشم جوانه ای وا شد بر درختی ،شکوفه ای خندید در کتابی ،بهار، معنا شد *** با بهاری که می رسداز راه سبز شو ، تازه شو ، بهاری شو مثل یک شاخه گل ، جوانه بزن مثل یک چشمه سار،جاری شو *** زندگی بر...
-
دل
جمعه 4 تیر 1389 15:39
گر بر کنم دل از تو و بردارم از تو مهر آن مهر بر که افکنم آن دل کجا برم؟ (مسعود سعد سلمان)
-
آزاد
جمعه 4 تیر 1389 15:36
این زندگی حلال کسانی که همچو سرو آزاد زیست کرده و آزاد می روند (گلشن آزادی)
-
عمر
جمعه 4 تیر 1389 15:33
از دی گذشت هیچ از او یاد مکن فردا که نیامده فریاد مکن بر نامده و گذشته بنیاد مکن حالی خوش باش عمر بر باد مکن (خیام)
-
خروس سحری
جمعه 4 تیر 1389 15:29
هنگام سپیده دم خروس سحری دانی که چرا همی کند نوحه گری؟ یعنی که نمودند در آیینه ی صبح کز عمر، شبی گذشت و تو بی خبری (خیام)
-
نار
جمعه 4 تیر 1389 15:25
نار خندان ، باغ را خندان کند صحبت مردانت از مردان کند (مثنوی مولوی)
-
ای مرغک
جمعه 4 تیر 1389 15:22
ای مرغک خرد ز آشیانه پرواز کن و پریدن آموز تا کی حرکات کودکانه؟ در باغ و چمن چمیدن آموز رام تو نمی شود زمانه رام از چه شدی؟ رمیدن آموز مندیش که دام هست یا نه بر مردم چشم دیدن آموز شو روز به فکر آب دانه هنگام شب آرمیدن آموز (پروین اعتصامی)
-
کار بد و نیک
جمعه 4 تیر 1389 15:15
برزگری پند به فرزند داد کای پسر این پیشه پس از من تو راست هر چه کنی کشت بدروی کار بد و نیک چو کوه و صداست (پروین اعتصامی)
-
سروری
جمعه 4 تیر 1389 15:09
خدا آن ملتی را سروری داد که تقدیرش به دست خویش بنوشت (اقبال لاهوری)
-
علم
جمعه 4 تیر 1389 15:00
یا وفا خود نبود در عالم یا مگر کس درین زمانه نکرد کس نیاموخت علم تیر از من که مرا عاقبت نشانه نکرد ((گلستان سعدی))
-
ایران
جمعه 4 تیر 1389 11:42
همه عالم تن است و ایران دل نیست گوینده زین قیاس خجل (نظامی)
-
فصل شکفتن
جمعه 4 تیر 1389 09:19
منتظران بهار فصل شکفتن رسید مژده به گل هابرید یار به گلشن رسید (بیدل دهلوی)
-
درختان
جمعه 4 تیر 1389 09:13
این درختانند هم چون خاکیان دست ها بر کنده اند از خاکدان با زبان سبز و با دست دراز از ضمیر خاک می گویند راز (مثنوی-دفتر اول)
-
زنگ آفرینش
جمعه 4 تیر 1389 09:09
صبح یک روز نوبهاری بود روزی از روز های اول سال بچه ها در کلاس جنگل سبز جمع بودند دور هم خوشحال *** بچه ها گرم گفت و گو بودند باز هم در کلاس غوغا بود هر یکی برگ کوچکی در دست باز انگار زنگ انشاء بود *** تا معلم ز گرد راه رسید گفت با چهره ای پر خنده: با موضوع تازه ای داریم ((آرزوی شما در آینده)) *** شبنم از روی برگ گل بر...
-
حق
جمعه 4 تیر 1389 08:29
جهان جمله فروغ حق دان حق اندر وی ز پیدایی است پنهان (شیخ محمود شبستری)
-
تو بینم
جمعه 4 تیر 1389 08:27
به دریا بنگرم دریا تو بینم به صحرا بنگرم صحرا تو بینم به بنگرم کوه و در و دشت نشان از قامت رعنا تو بینم
-
محمد(ص)
جمعه 4 تیر 1389 08:22
محمد(ص)کافرینش هست خاکش هزاران آفرین بر جان پاکش (نظامی)
-
آزادگی
پنجشنبه 3 تیر 1389 19:27
خارکش پیری با دلق درشت پشته ای خار همی برد به پشت لنگ لنگان قدمی بر می داشت هر قدم دانه ی شکری می کاشت کای فرازنده ی این چرخ بلند وی نوازنده ی دل های نژند کنم از جیب نظر تا دامن چه عزیزی که نکردی با من در دولت به رخم بگشادی تاج عزت به سرم بنهادی حد من نیست ثنایت گفتن گوهر شکر عطایت سفتن نوجوانی به جوانی مغرور رخش...
-
وقت هنر
پنجشنبه 3 تیر 1389 18:59
غافل منشین نه وقت بازی است وقت هنر و سرفرازی است (نظامی)
-
ماه
پنجشنبه 3 تیر 1389 17:43
ماه روشنی اش را در سراسر آسمان می پراکند و لکه های سیاهش را برای خود نگه می دارد . (تاگور.شاعر هندوستانی)
-
خزان
پنجشنبه 3 تیر 1389 17:40
خیزید و خز آرید که هنگام خزان است باد خنک از جانب خوارزم وزان است (منوچهری)
-
نام نیکو
پنجشنبه 3 تیر 1389 17:38
نام نیکو گر بماند ز آدمی به کز و ماند سرای زرنگار
-
لطفا عنوان انتخابی خود را در قسمت نظر ها برای من ارسال کنید!
پنجشنبه 3 تیر 1389 17:35
سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند همدم گل نمی شود یاد سمن نمی کند
-
بی ادب
پنجشنبه 3 تیر 1389 17:31
از خدا جویم توفیق ادب بی ادب محروم ماند از لطف رب بی ادب تنها نه را داشت بد بلکه آتش در همه آفاق زد (مولانا)
-
دوستان
پنجشنبه 3 تیر 1389 17:28
سر به آورده دیدم برگ های غنچه را اجتماع دوستان یک دلم آمد به یاد (صائب تبریزی)
-
دستگیر
پنجشنبه 3 تیر 1389 16:04
خداوند بخشنده ی دستگیر کریم خطا بخش پوزش پذیر ((بوستان سعدی))
-
پروردگار
پنجشنبه 3 تیر 1389 15:47
برگ درختان سبز در نظر هوشیار هر ورقش دفتری است معرفت کردگار
-
کم گوی
پنجشنبه 3 تیر 1389 15:42
کم گوی گزیده گوی چون در تا ز اندک تو جهان شود پر (نظامی)
-
سخن
پنجشنبه 3 تیر 1389 15:40
سخن را سر است ای خردمند و بن میاور سخن در میان سخن خداوند تدبیر و فرهنگ و هوش نگوید سخن تا نبیند خموش ((گلستان سعدی))